به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، تحقير مستکبران و نشان دادن حقارت قدرتمنداني که ادعاي بزرگي ميکنند، تنها از عهده بندگان صالح خدا برميآيد. مقتداي حکيم انقلاب ديروز در سي و چهارمين سالگرد تسخير لانه جاسوسي، همين کار را هنرمندانه با آمريکا و اسرائيل کرد. ديروز آمريکا و اسرائيل از رهبر معظم انقلاب خوردند. هم در لفظ ومعنا تحقير شدند و هم چيدمان نقشه آنها براي مذاکره آميخته با فشار و تهديد- و القاي ضعف و استيصال ايران وچند دستگي در داخل- به هم خورد. عزت و حکمت و مصلحت چنان در اين بيانات ?? دقيقهاي مهندسي شده بود که حتي رسانههاي بيگانه و برخي ادامههاي داخلي آنها را نيز منفعل کرد. رهبر انقلاب ضمن تکريم انقلاب دوم و اعلان جهاني شدن بياعتمادي و انزجار نسبت به شيطان بزرگ، محل نزاع درباره موضوع آمريکا را به محل شايسته خود هدايت کردند و خطکشي و فاصلهگذاري اصلي را - با وجود ماهها عمليات رواني و رسانهاي دشمن براي به هم ريختن صفها- پررنگتر از هميشه ترسيم نمودند؛ آنجا که با ظرافت تمام حساب «تبليغاتچيهاي مواجببگير يا ساده که افکار عمومي را گمراه ميکنند» را با «مذاکرهکنندگان بهعنوان فرزندان انقلاب» جدا کردند و مباني تسليم طلبي آن جريان سياسي- رسانهاي را فرو ريختند، همچنان که مجدداً از اعتماد به لبخند فريبکارانه دشمن برحذر داشتند.
بندگان خدا از شيطان بزرگ و کوچک نميهراسند و همين شجاعت است که حقارت طلايهداران تکبر و استکبار را نزد ديرباورترين ذهنها هويدا ميکند. ? سال پيش (تير ماه سال ????) روزنامه لسآنجلس تايمز در يادداشتي خواندني به قلم ديويد هريس درباره عظمت تسخير لانه جاسوسي آمريکا نوشت «اين بحران در واقع يک آغاز بود و نه پايان. با روي دادن حادثه تسخير سفارت آمريکا در ايران، عصر استقلال مسلمين به جهان غرب شناسانده شد. احتمالاً ما بايد سالگرد اين حادثه را براي جلوگيري از تکرار اشتباهاتمان ارزشمند بدانيم. در آن زمان سياست ما به سرنوشت رژيم شاه که محصول کودتا و تغيير رژيم آمريکايي بود، وابسته بود. بحران سفارت از کودتا و حکومت ?? ساله شاه سرچشمه ميگرفت و شورش مردم براي سرنگوني وي ما را متحير کرد. سختترين بخش اين حادثه براي اغلب آمريکاييها احساس عجزي بود که به صورت ناتواني براي انجام کاري در قبال تسخير سفارت عنوان ميشود. کارتر سرانجام رياست جمهوري را از دست داد و بهعلاوه ما به بدترين دشمن خود در دنيا تبديل شديم.
آن زمان ما روي اين تصور حساب باز کرديم که قادريم با قدرت نظامي از خطر احتمالي جلوگيري کنيم اما اين بحران فراتر از ابزارهاي نظامي بود». سالها پس از تحقير شيطان بزرگ هنري کيسينجر در تحليلي اذعان کرد «آيتالله خميني غرب را با بحران جدي برنامهريزي مواجه کرد. تصميمات او چنان رعدآسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهريزي را از سياستمداران و نظريهپردازان مي گرفت. هيچ کس نميتوانست تصميمات او را از پيش حدس بزند. او با معيارهاي ديگري غير از معيارهاي شناخته شده در غرب سخن ميگفت و عمل ميکرد، گويي از جاي ديگري الهام ميگرفت و براساس همان تعاليم الهي با غرب مخالفت ميکرد». امام با همين بينش، داغ شيطان بزرگ را بر پيشاني آمريکا زد و آنگاه ذيل آن حک کرد که «آمريکا هيچ غلطي نميتواند بکند.»
ديروز در سالگرد حادثه بزرگ ?? آبان و در تقاطع بحثهاي داغ درباره چرايي و چگونگي دور جديد مذاکرات هستهاي مجال آن بود تا فرزند خلف حضرت روحالله به تأسي از شيوه مديريت و رهبري امام (ره)، مباحث و مجادلات را چنان جمع کند و به اندازه در ظرف عزت و حکمت و مصلحت بريزد که بسياري از رشتههاي خط تسليمطلبي و استيصال و سازش پنبه شود و به موازات آن، حقيقت حقارت و بد عهدي و بيصداقتي رژيم آمريکا به دوستان و دشمنان کنجکاو ايران اعلان شود. در حقيقت ميتوان گفت بيانات ديروز رهبر معظم انقلاب به مثابه يک مربي ورزيده، نمايش عملي و ميداني تاکتيک «نرمش قهرمانانه» بود که چگونه ميتوان با پختهترين و محکمترين بيان، حريف را گوشه رينگ کشاند و در برابر گارد فريبکاري و اختلافافکني وي، از يکسو جبهه خودي و ملي را منسجمتر از هميشه کرد و از سوي ديگر همزمان به موازات نماياندن مشت دغل و فريب دشمن، تبليغاتچيهاي دوستنماي او را نيز انگشتنما کرد.
رصدکنندگان رسانهها ديروز مشاهده کردند- و امروز به احتمال قريب به يقين در رسانههاي نوشتاري جريان نفاق قابل رصد است- که سخنان رهبر انقلاب چگونه موجب انفعال شبکه رسانهاي فتنه و نفاق شد. آنها چون نميخواستند معلوم شود مصداق هشدار رهبر انقلاب درباره تبليغاتچيهاي دشمن هستند، مجبور به برجستهسازي برخي بخشهاي تقطيع شده اين سخنان شدند تا شايد بتوانند روح کلي اين سخنان را تحريف کنند، حال آن که مضمون اصلي بيانات معظمله، اعوجاج و انحراف منطق مغالطهآميز و فريبکارانه همين پايگاهها و تريبونهاي رسانهاي دشمن طي چند ماه گذشته را برملا ميکند.به اين بيانات صريح مقتداي انقلاب عنايت کنيد. «مماشات با مستکبر هيچ فايدهاي براي کشورها و ملتها ندارد. هر ملت و دولتي که به آمريکا اعتماد کند، ضربه خواهد خورد»، «يک دهه قبل بعد از دو سال تعليق و تعطيلي بسياري از کارها، همه فهميديم که حتي با اين گونه کارها مطلقا اميدي به همکاري طرفهاي غربي وجود نخواهد داشت»، «از مسئوليني که در جبهه ديپلماسي فعاليت ميکنند محکم حمايت ميکنيم اما ملت بايد بيدار باشد که برخي مواجببگيران دشمن و تبليغاتچيهاي مواجببگير يا بيمزد و سادهلوح نتوانند افکار عمومي را گمراه کنند.
بعضي با خطگيري از رسانههاي بيگانه در تلاشند با گمراه کردن افکار عمومي اين گونه القا کنند که اگر در مسئله هستهاي تسليم شويم، همه مشکلات اقتصادي و غيراقتصادي حل ميشود»، «اگر روزي از مسئله هستهاي عقبنشيني شود آنها دهها بهانه ديگر را مطرح ميکنند» و «اگر ملتي به قدرت و تواناييهاي خود متکي بود از اخم و تحريم دشمن متلاطم نميشود». مصاديق وارونهنمايي و گمراهگري سياسي و رسانهاي به نيابت از دشمن را بايد در ميان يک شبکه رسانهاي آلوده و طيفي از سياستمداران ورشکسته به تقصير جستوجو کرد که طي چند ماه گذشته- و بلکه به يک اعتبار طي چند سال اخير- سعي کردند به نام دفاع از منافع ملي يا تظاهر به حمايت از دولت جديد، آمريکا را قدرت غالب و ايران را کشوري مستاصل و ناچار از تسليم و سرکشيدن جام زهر معرفي کنند! يا به موازات تقويت امواج ارعاب دشمن، به ترميم حيثيت از دست رفته آمريکا بپردازند؛ از يک سو دلالي محبت براي آمريکاي منفور کنند و او را مهياي مصالحه با ايران تداعي کنند و از طرف ديگر، مسئولان را بترسانند که بايد زبان در کام کشيد و نازکتر از گل به شيطان بزرگ نگفت و عاجزانه به گدايي او پرداخت!بيانات مهم حضرت آيتالله خامنهاي که آميزهاي از حکمت، استدلال، عزت و شجاعت بود، تعريفي جامع و مانع از صورت مسئله ملت و دولت ما با آمريکا ارائه کرد که اين تعريف ضمن اين که جامع همه سليقههاي وفادار به نظام و انقلاب است، کمترين ظرفيت قبول خط انحراف و تحريف را به اعتبار اصل اساسي «لاتَظلمون و لا تُظلَمون»- ظلمناپذيري و تن ندادن به زورگويي استکبار- ندارد. ايشان به موازات اينکه به عنوان تذکر مهم و لازم تاکيد فرمودند «هيچ کس نبايد مذاکرهکنندگان ما را سازشکار بداند.
اين ديپلماتها بچههاي خود ما و بچههاي انقلابند و ماموريت سختي بر عهده دارند و هيچ کس نبايد ماموري را که مشغول کاري است تضعيف کند»، چند تذکر مهم ديگر هم دادند؛ «توصيه به مسئولين و فرزندان خودمان که مشغول کار در جبهه [اين کلمه بسيار کليدي است] ديپلماسي هستند اين است که مراقب باشيد لبخند فريبگرانه شما را دچار اشتباه و خطا نکند. ريزهکاريهاي دشمن را ببينيد»، «هر ملت و دولتي که به آمريکا اعتماد کرد ضربه خورد، حتي دوستان آمريکا»، «در عرصه ديپلماسي کشوري موفق است و دولتي ميتواند پشت ميز مذاکره به نتايج مورد نظرش برسد که متکي به نيروي درونزا و تواناييهاي داخلي باشد»، «در مسائل اقتصادي همه تلاشها بايد متمرکز بر داخل باشد. حرف ما با مسئولين اين است که براي گشايش مسائل کشور بايد نگاهشان به درون باشد»، «مماشات با مستکبر براي هيچ کشوري سود به ارمغان نميآورد» و «آحاد مردم و مسئولان و جوانان عزيز چشم و گوشها را باز کنند. هر ملتي با آگاهي و هوشياري، بيدار ماندن و به خواب نرفتن ميتواند به اهداف والاي خود برسد».
مجموع اين بيانات جامع و مانع در حقيقت مجددا توپ را به ميدان دشمن که ميکوشيد موضوع مذاکره را تبديل به بهانه مجادله و منازعه داخلي کند، برگردانده است. هم پاتکي قدرتمندتر از تک دشمن در زمينه جنگ نرم و عمليات رواني او است و هم به واسطه ضرب سنگين نهفته در اين موضع انقلابي، سوءتفاهم به وجود آمده در خيال بد محاسبهگران روسياه آمريکايي- صهيونيستي را ميزدايد. اين سخنان همچنان که موجب انسجام و هماهنگي بيشتر در جبهه خودي ميشود، برخي پالسهاي غلط فرستاده شده از سر اشتباه يا تعمد را که باعث عدم موازنه در چالش و جبهه جديد ميشد، از ذهن «محاسبهگران» اطلاعاتي و ديپلماتيک ارشد غرب ميزدايد. به عبارت ديگر براساس کلام فصلالخطاب ولي امر مسلمين، حوزه ديپلماسي بخشي از جبهه بزرگ ميان ايران و آمريکاست که بايد به طور قاطع حمايت شود و در عين حال جبهه و ميدان رزم است نه حوزه ماه عسل و نرد محبت با قدارهبندهايي که لبخند دوستي بر چهره دارند (آن گونه که رسانههاي زنجيرهاي طي چند ماه اخير تداعي کردند).
با اين تلقي، همچنان که لبخند شيطان هرگز مانع او از لحظهاي خودبرتربيني، عهدشکني و زورگويي نميشود، در مقابل نيز تداوم مذاکرات ?? ساله براي سلب بهانه از دشمن و اتخاذ نرمش قهرمانانه نه تنها در تعارض با شعار مرگ بر آمريکا و اعلام بيزاري ملت ايران از شيطان بزرگ نيست بلکه پشتوانه اصلي ديپلماسي است. بدين ترتيب تلقيهاي اشتباه از «تاکتيک» نظام را بايد دور ريخت و آنها را به «استراتژي» کلي ستمناپذيري و استکبارستيزي انقلاب اسلامي عرضه کرد. رهبر انقلاب ديروز از موضع استراتژيست نظام، بار ديگر حقيقت آيه شريفه «اشداء علي الکفار و رحماء بينهم» را بازگو کردند و همچنان که ميدان مانور دولتمردان را نشان ميدادند راه گندمنمايي و جوفروشي تبليغاتچيهاي متقلب دشمن را بستند. الحمدلله ربالعالمين.
منبع:تسنيم